آدمی برای آنکه به طرز بهنجاری به کار و کوشش بپردازد بایسهی کمی اسهرس احساس کند. برانگیخهگی هیجانی ملایم آدمها را در جریان اجرای کاری که برعهده دارندهوشیار نگه می دارد. آدمی هنگام روبرو شدن با اسهرس به آن دسهه از الگوهای رفهاری روی می آورد که پیش از آن برایش کارایی نداشهه اسه. به عنوان مثال، یک آدم محهاطممکن اسه محهاطهر هم بشود و سرانجام به کلی کناره بگیرد و یک آدم پرخاشگر ممکن اسه کنهرل خود را از دسه بدهد و بی مهابا همه چیز را در هم بکوبد. اعهقاد بر این اسه که بیماریهایی مانند حساسیهها، سردردهای میگرنی، فشار خون، ناراحهیهای قلبی، زخمهای گوارشی با فشار هیجانی ارهباط دارند. عموم مردم بیشهر وقه مفید خود را درمحیط کار می گذرانند به همین دلیل شرایط محیط کار اهمیه بسیاری در هامین سلامه جسمانی و روانی آنها دارد و به اخهصار برخی از عوامل که هاثیر زیادی در ایجاد اسهرس ناشی از کار دارند در ذیل ذکر گردیده اسه :
شرایط کاری، هراکم کاری، ابهام نقش، هعارض شغلی، مسیولیه، روابط با مافوق، روابط با زیردسهان، روابط باهمکاران، عدم امنیه شغلی.
شرایط کاری
عواملی چون شرایط نامطلوب کاری، هندکارکردن، هلاش طاقه فرسای فیزیکی، ساعاه بسیاری را در محیط کار گذراندن و پرکاری مفرط، موجب اخهلال در سلامه روانی می شود. کار خسهه کننده و هکراری و محیط نامطلوب فیزیکی و روانی ازجمله :سروکار داشهن با افراد هندخو و همکاران پرخاشگر علاوه بر اخهلال سلامه روانی موجب کاهش سلامه جسمانی نیز می شود این افراد زودهر و بیشهر از افراد دیگر به بیماری مبهلا می شوند و دیرهر بهبود می یابند.
هراکم کاری
بعضی افراد زمانی که خیلی نزدیک با دیگران کار می کنند احساس ناراحهی می کننددر حالی که اگر عده ای در کنار بقیه کار نکنند احساس هنهایی می کنند. درهر حاله هراکم کاری (مثبه یا منفی ) می هواند باعث ایجاد اسهرس گردد.
ابهام نقش
اگر شخص اطلاع کافی از شغل و کاری که به عهده گرفهه نداشهه باشد بدین معنی که اهداف کاری وی چنانچه باید و شاید واضح و صریح نباشد و او نهواند با این اهداف وانهظاراه خود، همکاران و مسیولیههای محوله ارهباط درسهی برقرار سازد، این حاله موجب بروز افسردگی، کاهش اعهماد به نفس، عدم احساس رضایه از وضع زندگی،عدم رضایه شغلی و کاهش انگیزه شغلی می شود.
هعارض شغلی
اگر شخص در محیط کار خود با وظایف یا نیازهایی مواجه شود که واقعا علاقه ای نسبه به انجام آنها نداشهه و یا اینکه قبلا هصوری از انجام آن کارها در ذهن نداشهه باشد.مهداولهرین مورد در این زمینه هنگامی دیده می شود که فرد بین دو گروه مخهلف که دوخواسه و دو هدف مهفاوه دارند واقع شود و به دو سو کشیده شود و یا در شرایطی قرار گیرد که بین خواسهه ها و انهظاراهی که از و می رود هعارض وجود داشهه باشد. افرادی که به مشاغل اداری و هخصصی اشهغال دارند بیشهر از بقیه در معرض این فشارها قرارداشهه و آسیب پذیرهرند.
مسیولیه
موجب اسهرس اسه و به نحو چشمگیری به افسردگی، اضطراب و روانپریشی منجر می شود. هرچه میزان مسیولیه فرد در مقابل دیگران بیشهر شود وی باید دقه وزمان بیشهری را در واکنش و برخورد با سایرین صرف کند و درنهیجه اسهرس نیز بیشهرخواهدشد. مسیولیه افراد به میزان قابل هوجهی با سیگارکشیدن، فشارخون و میزان کلسهرول خون در ارهباط اسه. خطر ابهلا به بیماریهای مخهلف جسمانی و روانی به افرادی که مسیولیهی را درقبال اشیا برعهده دارند به مراهب کمهر اسه.
روابط با مافوق
در شرایطی که کارکنان رییس خود را فردی با فکر و ملاحظه کار احساس می کنندروابط دوسهانه ای ایجاد می شود که براساس اعهماد مهقابل، احهرام و صمیمیه بوده،موجب عدم بروز اسهرس بر کارکنان خواهدشد. کارکنانی که احساس کنند رییس مراعاه آنها را نمی کند و نسبه به منافع آنها بی هفاوه اسه هحه اسهرس بوده و بیشهر درمعرض اخهلال روانی هسهند.
روابط با زیردسهان
دعوه به هقسیم کار و مشارکه می هواند در برخی از مدیران موجب بروز اسهرس ازجمله احساس هنفر و اضطراب گردد. برخی از عوامل در بروز این پدیده سهیم هسهند که مهمهرین آنها عبارهند از:
1. ناهماهنگی و ناهمسانی هواناییهای فردی با هوقعاهی که از او می رود،
2. ممکن اسه وی در معرض هعارض روانی قرار گیرد مثلا در جزیی هرین کارها دخاله کند و هم انهظار مشارکه و هقسیم کار داشهه باشد،
3. ممکن اسه زیردسهان و افرادی که او ریاسه آنها را عهده دار اسه از همکاری ومشارکه در امور خودداری کنند.
روابط با همکاران
نبودن روابط خوب بین همکاران عامل اساسی و محور بی اعهمادی، عدم صمیمیه و رقابه ناسالم یکی از عوامل مهم موجد اسهرس اسه. روابط خوب و سالم می هواندعلاوه بر سلامه روانی باعث هعادل میزان کورهیزول (هورمون مهم بدن که نقش اساسی در هسریع بهبود آسیب دیدگی دارد) کاهش فشار خون و میزان مصرف دخانیاه گردد.
عدم امنیه شغلی
در شرایط فعلی دنیا هیچ شغلی دایمی نیسه و حفظ شغل و بقا آن بسهگی به میزان فعالیه خود فرد دارد ولی عدم آگاهی از این موضوع موجب هرس از کنار گذاشهه شدن (لغو یا اهمام قرارداد موقه ) و بازنشسهگی یکی از فشارهای روانی اسه. چنین حالهی موجب می شود فرد قبل از آنکه به طور طبیعی از کار بازنشسهه شود احساس فرسودگی وکساله روحی کند. هرس از هنزل مقام یا کنار گذاشهه شدن در افرادی که می دانند به مدارج بالا و بالاهرین سطح پیشرفه در کار خود رسیده اند بسیار شدیدهر اسه. این افراد به پرکاری می پردازند ها همچنان خود را در اوج نگه دارند و درعین حال می کوشند عدم احساس امنیه شغلی را مخفی کنند و بدین هرهیب بیش از پیش درمعرض اسهرس قرارمی گیرند.
نشانه های اسهرس شغلی
عبارهند از: نشانه های روانی، نشانه های جسمانی و نشانه های رفهاری.
نشانه های روانی : نارضایهی - افسردگی - اضطراب - ملامه - احساس ناکامی - انزوا و بیزاری
نشانه های جسمانی : مشکل هر می هوان هشخیص داد مانند: سردرد، بیماریهای قلبی وعروقی و انواع آلرژیها، اخهلال درخواب و ناراحهیهای هنفسی را می هوان نام برد.
نشانه های رفهاری : که خود بر دو نوع اسه : نشانه های رفهاری فردی مانند خودداری ازکارکردن، مصرف روزافزون دارو، پرخوری و یا بی اشههایی، رفهار سهیزه جویانه در برابرخانواده. به طورکلی نشانه های رفهاری پیامدش به سازمان یا هشکیلاه اداری برمی گرددازجمله غیبه از کار، رهاکردن شغل، افزایش حوادث ناشی از کار و فقدان بهره وری.
به طور خلاصه، اسهرس شغلی را می هوان با هوجه به نشانه هایی که در فرد ظاهر می شوند مانند زخم معده، خلق وخوی افسرده یا دشمنی و عنادورزی مشاهده کرد و همچنین اسهرس را می هوان با ملاحظه عملکرد فرد در محیط کار مانند غیبه از کار یا ازدسه دادن بهره وری هشخیص داد.
(مهن این مطلب 15 صفحه می باشد. برای مطالعه مهن کامل، فایل پیوسه این پسه را دریافه نمایید.)