محیط و شرایط كار
محیط كار در مسأله حفاظت عامل روانی مهمی است در بسیاری از كارگاهها دیده شده است كه كثرت حوادث، ناشی از تاثیرات محیط عمومی است. اگر روابط بین كارگر و كارفرما بد باشد یا كارگران از مزد و ساعت كار و یا سایر شرایط كار ناراضی باشند، میزان حوادث افزایش مییابد، حال آنكه در موقعی كه مناسبات و روابط صنعتی خوب است، عكس این قضیه صادق میباشد. تدابیری كه به منظور راحتی كارگر اتخاذ میگردد، محیط كار را بیخطر میسازد. عدم تأمین شغلی و وضع استخدامی نامناسب یكی از عوامل مسلم وقوع حوادث است اگر كارگران نگران اخراج خود باشند از تعادل روحی لازم برخوردار نیستند و در معرض سوانح قرار خواهند گرفت. رفتار كارگرانی كه در محیطهای كار تمیز و منظم كار میكنند، با رفتار كارگرانی كه در كارگاههای كثیف نامنظم و انباشته از ادوات و اشغال كار میكنند، فرق كلی دارد و این امر در بروز حوادث كار بخوبی نمایان میشود، احترام به احساسات و شخصیت كارگر به او آرامش خاطر میبخشد و این امر در مورد ایمنی او از مهمترین عوامل روحی است در نتیجه موقعی كه كارفرما در مناسبات خود با كارگر دقت بیشتر به خرج میدهد و با او انسانی رفتار میكند، كارگر بیشتر از گزند سوانح مصون میماند.
خستگی جسمی و روانی
خستگی سبب كاهش كارایی كارگر و وقوع حوادث میشود و هر چه میزان خستگی بیشتر باشد، امكان ایجاد خطر نیز بیشتر میشود، زیرا خستگی سبب میشود كه حواس كارگر به اندازه كافی متمركز نباشد و فكرش خوب كار نكند و همچنین جوانب كار را در نظر نداشته باشد و احتیاط نكند و در مجموع خطا پذیری خاص مختلف او افزایش یابد.
همچنین وقوع حوادث بیش از آنكه به خستگی جسمی مربوط باشد، به وضع روانی كارگر مربوط است بنابراین میزان رضایت خاطر و علاقهمندی كارگر به نوع و محیط كار در میزان شدت و سرعت خسته شدن كارگر بسیار موثر است شیوه رفتار سرپرست و نحوه مدیریت سازمان و كلاً روابط صنعتی نیز (روابط بین كارگر و كارفرما و مجموع مقررات و ضوابط حاكم در محیط كار) در این امر بسیار موثر میباشد.
استعداد حادثه
آمار نشان داده كه بعضی از كارگران در مدت زمان معینی، دچار حادثه نشدهاند و برخی دیگر در همین مدت به چند حادثه مبتلا گردیدهاند از این امر میتوان نتیجه گرفت كه برخی از كارگران، استعداد دچار شدن به حوادث را پیش از دیگران دارند و آنها را معمولا مستعد حوادث مینامند.
حادثه ممكن است به سبب تاثیر یك حادثه قبلی روی دهد اگر كارگری یكبار به حادثهای دچار شود چنانچه خود را دوباره در وضعی شبیه به وضع حادثه قبل بیابد و یا مجبور باشد با همان نوع ماشین كار كند، ممكن است با نوع احساس عدم اطمینان، ترس یا تنفر مشغول به كار شود كه این نوع احساسات ممكن است خود به حادثهای منجر شود.
البته استعداد حادثه درجات مختلفی دارد در حالی كه یك عامل بد روانی مانند خودپسندی ممكن است زیاد خطرناك نباشد، ولی تركیب چند علت، مثلا خود پسندی بیقیدی و عصبی بودن یكنفر احتمالاً خطرناك است البته بعضی از افراد هم از نقاط ضعف خود آگاهند و بسته به تشخیصی كه دارند میتوانند خود را كم و بیش اصلاح كنند و نقاط ضعفشان را بر طرف سازند.
شرایط فیزیولوژیكی
منظور از شرایط جسمانی یا فیزیولوژیكی ، مجموعه آمادگیها، مهارتها، و توانائیهای جسمی لازم در فرد، برای انجام وظایف و مسئولیتهای محوله میباشد همیشه فرد تواناییها و قابلیتهای لازم را برای انجام كار محوله داشته باشد.
ایجاد برخی حوادث در محیط كار، ناشی از شرایط بدنی و نارساییها و معایب فیزیولوژیكی است،نظیر نارسایی در بینایی و شنوایی ونداشتن قدرت بدنی كافی، داشتن حساسیت نسبت به برخی بوها، احساس سرگیجه در ارتفاعات و امثال آن كه ممكن است در وقوع سوانح در محیط كار تاثیر داشته باشد لذا پس از معاینات طبی و تشخیص پزشك و تلاش در رفع این معایب،افراد به مشاغلی گمارده شوند كه دارای تواناییهای جسمی لازم برای انجام وظایف مزبور باشند.
البته نباید تصور شود افرادی را كه دارای توانائیها و آمادگیهای جسمی لازم نیستند، كاملا كنار گذارده و اصلا بكار گرفته نشوند، بلكه لازم است علیرغم عیوب بدنی و نقاط ضعفشان، آنها را به كارهای مفید و منطبق با تواناییهای جسمانیشان منصوب و تشویق كرد.
روانشناسان در بهبود اوضاع و پیشرفت محیط كار نیز سهم بسزائی دارند چون آنان هستند كه با پیشبینیهای لازم شایستگی افراد را برای كار صحیح در نظر بگیرند.
نقش روانشناسی در كار و صنعت
روانشناسان صنعتی بیش از آنچه كه تصور میرود میتوانند در محیطهای كار ثمر بخش باشند و در زمینههای مختلفی چون بهبود روابط كارگر و كارفرما، شناخت روحیه و طرز فكر افراد، عادات و شخصیت كارگران، جلوگیری از غیبتها، كندی كار، تلف شدن نیروی كارگر، ناراحتیها، اعتصابات، كاهش حوادث شغلی و سرانجام آنچه كه منجر به بهبود و پیشرفت كار میشود فعالیت نمایند.
خستگی
یكی از دشورایهایی كه بشر همیشه با آن روبرو بوده و هست مسأله خستگی است خستگی حالتی است كه موجب كم شدن قدرت كارایی و مقاومت بدن میگردد و شخص رغبت خود را نسبت به كار و فعالیت و انجام كارهای روزانه از دست میدهد به بیان دیگر بر اثر مداومت در فعالیتهای مختلف از قدرت عملی اعضاء كاسته میشود و نوعی ناراحتی به شخص دست میدهد كه به آن خستگی میگویند كه در عین حال بازتاب طبیعی جانداران متحرك است.
هر گاه فعالیت در حدود توانایی شخص باشد و كار در شرایط نامناسب انجام شود، خستگی حاصله عادی است و معمولا با خواب و استراحت در زمانی نسبتا كوتاه رفع میشود.
عوامل متعددی در ایجاد و افزایش خستگی تاثیر دارند كه مهمترینشان عبارتند از:
1- بی علاقه بودن به كار یا یكنواخت بودن كار
2- كم بودن یا زیاد بودن كار
3- نداشتن علاقه به محیط كار، همكاران و كارفرما و همچنین سرپرستی نادرست (همكاران ناهماهنگ و شرایط كاری نامناسب وجود همكاران بیمار و معتاد یا با رفتار و سلوك نامناسب)
4- مسائل خانوادگی ومادی
5- مسائل اجتماعی و سیاسی
6- عوارض و بیماریهای جسمانی وروانی
7- مسائل رفاهی ومرخصی و تعطیلات نامناسب
8- مطابق نبودن كار با توانائیهای جسمانی و ذهنی و نیز انجام كار به طرز ناصحیح
9- شرایط فیزیكی (حرارت، رطوبت، نور، تهویه، فشار، سروصدا و غیره) نامناسب در محیط كار.
این عوامل میتواند باعث خستگی شخص شوند و عوارض زیر را به دنبال بیاورند:
- احساس كسالت و سستی و ملالت و اشكال در ادامه كار
- تقلیل در ظرفیت و قابلیت انجام كار
- اختلال در كار طبیعی دستگاههای جریان خون،تنفس،ترشحی،عصبی و غیره.
- تقلیل كیفی كار به علت قدرت و دقت
- افزایش ساعات غیبت احساس كسالت و ناراحتی
- افزایش تصادفات و حوادث ناشی از كار به علت نقصان قدرت تمركز قوای دماغی
- تشدید و ازدیاد اختلافها و برخوردها درمحیط كار وزندگی
- افزایش بیماریهای جسمی به علت افزایش استعداد ابتلا به بیماری
- بروز عوارض عصبی و روانی
- تقلیل در توانایی انجام كارهای روزمره زندگی درخارج از محیط كار
- عدم توجه به وظایف اجتماعی و عدم تمایل به معاشرت بادیگران
- پیری زودرس وكوتاهی عمر به علت كار بیش از حد قدرت
پنج حس خود را ایمن سازید.